مکاری حیله گری، فریفتگی، تملق گویی، میانه را گرفتن اصلاح ذات البین: و این جنس چنان متاصل نگردد که قلع آن در امکان نیاید و آخر بحیلت بلابندی توان کرد و گربه شانی در میان آورد
مکاری حیله گری، فریفتگی، تملق گویی، میانه را گرفتن اصلاح ذات البین: و این جنس چنان متاصل نگردد که قلع آن در امکان نیاید و آخر بحیلت بلابندی توان کرد و گربه شانی در میان آورد
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری کوهدشت و 5 هزارگزی شمال اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت. هوای آن معتدل، دارای 180 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود و محصول آن غلات تریاک و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادر و طناب بافی و راه آن اتومبیل رو است. ساکنین از طایفۀ سادات بوده چادرنشین هستند. در این آبادی امام زاده ای به نام داودرش وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری کوهدشت و 5 هزارگزی شمال اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت. هوای آن معتدل، دارای 180 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود و محصول آن غلات تریاک و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادر و طناب بافی و راه آن اتومبیل رو است. ساکنین از طایفۀ سادات بوده چادرنشین هستند. در این آبادی امام زاده ای به نام داودرش وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
فریفته شدن: هرگز به دروغ این فرومایه جزجاهل و غمر گربه کی شاند. ناصرخسرو (از امثال و حکم دهخدا). به حسرت جوانی به تو بازناید چراژاژ خایی چرا گربه شانی. ناصرخسرو
فریفته شدن: هرگز به دروغ این فرومایه جزجاهل و غمر گربه کی شاند. ناصرخسرو (از امثال و حکم دهخدا). به حسرت جوانی به تو بازناید چراژاژ خایی چرا گربه شانی. ناصرخسرو
کنایه از محیل و مکار چه حیله هائی که گربه در گرفتن موش میکند مشاهده گردیده باشد. (آنندراج). محیل. مکار. فریب دهنده. (از برهان) (از آنندراج). به عقیدۀ علامۀ دهخدا صحیح کلمه ’گربه شان’ و صحیح گربه سانی، ’گربه شانی’ است، در فرهنگ رشیدی نیز ’گربه شانه’ به معنی محیل و مکار آمده: و آن را به حیلت بلا بندی توان کرد و گربه شانی توان به میدان آورد. (کلیله و دمنه). در کلیله های چاپی این تعبیر ’گربه سان’ و ’گربه سانی’ ضبط شده، ولی بر حسب اقرب احتمالات اصل ’گربه شانی’ است. (امثال و حکم دهخدا). گربه شاندن به قرائن استنباط میشود که شاندن مصدر جعلی شانه کردن است (رجوع شود به شاندن) و گربه شاندن و گربه شانگی بمعنی تملق و چاپلوسی کردن: چو گربه شانگی کی لایق آید چنین سلطان چنین شیر ژیان را؟ مولوی (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
کنایه از محیل و مکار چه حیله هائی که گربه در گرفتن موش میکند مشاهده گردیده باشد. (آنندراج). محیل. مکار. فریب دهنده. (از برهان) (از آنندراج). به عقیدۀ علامۀ دهخدا صحیح کلمه ’گربه شان’ و صحیح گربه سانی، ’گربه شانی’ است، در فرهنگ رشیدی نیز ’گربه شانه’ به معنی محیل و مکار آمده: و آن را به حیلت بلا بندی توان کرد و گربه شانی توان به میدان آورد. (کلیله و دمنه). در کلیله های چاپی این تعبیر ’گربه سان’ و ’گربه سانی’ ضبط شده، ولی بر حسب اقرب احتمالات اصل ’گربه شانی’ است. (امثال و حکم دهخدا). گربه شاندن به قرائن استنباط میشود که شاندن مصدر جعلی شانه کردن است (رجوع شود به شاندن) و گربه شاندن و گربه شانگی بمعنی تملق و چاپلوسی کردن: چو گربه شانگی کی لایق آید چنین سلطان چنین شیر ژیان را؟ مولوی (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)